مهدا جانمهدا جان، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

برای گل دخترم

دلیل نبودنم

سلام... خیلی وقته که نیومدمو به وبلاگ دختر نازم سر نزدم... خیلی خوبو دقیق میتونم بگم از کی شد که دست و دلم به وبلاگ نویسی نرفت... دو سه روز آخر ماه رمضان که گذشت... برای اینکه شب 21 رفتیم ارگ برای مراسم احیا.. به خاطر شلوغیا بیرون نشستیم کنار جوب آب که همیشه خشک بود...اما اون شب آب تمیزی ازش میرفت... مهدای منم که عاشق آب بازی... کلی اون شب آب بازی کرد و خودشو لوس کرد..چند تا عکاس هم از دخترم عکس انداختن... وقتی برگشتیم خونه یکم رو انگشت سوم دست چپش خراش برداشته بود... چند روز گذشت..قرمز شد...متورم شد...باد کرد...چرک کرد...(تو این مدت هر چیزی رو هم امتحان کرده بودیم...) تا عید فطر... که همه فامیل میخواستن برن...
16 بهمن 1393
1